ساترا منفعل در مقابل فیلیمو و فیلم نت

ساترا منفعل در مقابل فیلیمو و فیلم نت

ساماس: اگر برنامه گنگ فیلیمو با اقدام قاطع مواجه نشود ساترا در عمل از چرخه خارج شده و فیلیمو و سایر پلتفرم ها می توانند با نادیده انگاری نهاد تنظیم گر محصولات خودرا منتشر کنند.



سرویس فرهنگ و هنر مشرق

- با تغییر مدیریت «ساترا» در اولین روزهای اردیبهشت ۱۴۰۴، نشانه ها نشاندهنده آن بود که صدا و سیما به یک ارزیابی درون سازمانی رسیده و دوره ی مدیریت محافظه کارانه و نسبتاً منفعل سعید مقیسه، با اقتضائات حوزه نظارت هم خوانی ندارد و ادامه آن می توانست به تضعیف بیشتر جایگاه تنظیم گری منجر شود. در سالیان اخیر، رشد پرشتاب پلت فرم های نمایش خانگی، افزایش تولیدات فاقد مجوز رسمی، تنش های حقوقی با شرکتهای بزرگ رسانه ای و هم فشارهای سیاسی - امنیتی غیر رسمی برای عدم اعمال نظارت مؤثرتر، همگی سبب شده بود که عملکرد ساترا زیر ذره بین قرار گیرد.
در چنین فضایی، مدیریت جدید صدا و سیما به نظر می رسید به این جمع بندی رسیده باشد که برای بازسازی اقتدار تنظیم گرانه و پیشگیری از توسعه هرج و مرج در پلت فرم های خصوصی، نیاز به مدیری دارد که نه فقط در سطح اجرایی فعال تر باشد، بلکه توانایی ایجاد هماهنگی بین دستگاه های نظارتی، نهادهای قضایی و بدنه ی رسانه ای کشور را هم داشته باشد. مقیسه طی دوره ی مسئولیت خود بیشتر به حفظ وضعیت موجود گرایش داشت؛ نگاهی که با وجود پیشگیری از برخی تنش ها، در نهایت آن نهاد را در مقابل موج تخلفات ادعایی و گسترش محتوای فاقد مجوز، در موضعی تدافعی قرار داد.
ورود چهره ای جدید، با تجربه و نگاه قاطع تر، از جانب صدا و سیما حامل این پیام بود که این سازمان می خواهد نقش ساترا را از یک ناظر واکنشی ـ که فقط بعد از وقوع تخلف وارد عمل می شود ـ به یک تنظیم گر فعال تبدیل کند؛ تنظیم گری که نه فقط قواعد را تبیین و اعمال نماید، بلکه بتواند در مقابل قدرت فزاینده ی پلت فرم ها، جایگاه حقوقی و حاکمیتی صدا و سیما را تثبیت کند.
به این ترتیب، تغییر مدیریت ساترا فقط یک جابه جایی اداری نبود، بلکه بازتابی از تحولی عمیق تر در نگاه صدا و سیما به ساختار قدرت در فضای رسانه ای ایران بود: انتقال از دوران محافظه کاری به دوره ی تعریف مجدد اقتدار؛ دوره ای که در آن انتظار می رود نظارت بر محتوا، کنترل بر پروسه اعطای مجوزها و مواجهه با تخلفات رسانه ای با شدت و انسجام بیشتری دنبال شود.
مدیریت جدید ساترا در اولین اقدام خود کوشید پیام روشنی درباره ی ی رویکرد تازه این نهاد ارسال کند؛ نگاهی که بر اقتدار نظارتی، شفافیت مقررات و اعمال بدون ملاحظه ی مصوبات تاکید دارد. در همین چارچوب بود که ساترا پلت فرم نماوا را به علت عدم رعایت «ملاحظه ی ۶۲» در انتشار سریال سووشون با محدودیت مواجه کرد و در عمل دسترسی به این مجموعه را مسدود ساخت.
این اقدام، فارغ از ابعاد اجرایی اش، از یک منظر مهم تر قابل تحلیل است: مدیریت جدید می خواست نشان دهد ساترا از این پس در مقابل تخطی از ضوابط، بخصوص در آثار پرمخاطب و حساس، فقط به تذکر و مکاتبه بسنده نخواهد کرد. در سالهای قبل انتقادهای زیادی مطرح می شد بر اساس این که پلت فرم ها در عمل از خلأ نظارتی استفاده می کردند و برخی ضوابط را دور می زدند؛ حال ساترا با این اقدام کوشش کرد پیام بدهد که دوره ی «گفت وگوی طولانی و اجرای حداقلی مقررات» به پایان رسیده است.

نماوا، قربانی سیاستهای کوتاه مدت ساترا


مسدودسازی سووشون از جانب مدیریت جدید، علاوه بر آثار رسانه ای، نتایج ساختاری هم داشت. این اقدام سبب شد سایر پلت فرم ها نسبت به رعایت دقیق تر ضوابط حساس شوند و از طرف دیگر بحث های جدی تری دربارهٔ حد و مرز اختیار ساترا، نقش صدا و سیما بعنوان تنظیم گر و جایگاه پلت فرم های VOD در نظم رسانه ای کشور در سطح افکار عمومی و نهادهای سیاست گذار شکل گیرد.
به این ترتیب، مواجهه با نماوا نه فقط اولین آزمون مدیریت جدید ساترا بود، بلکه به شکلی اعلام آغاز دوره ای تازه در تنظیم گری فضای رسانه ای هم محسوب می شد.

کارناوال و شفرونی؛ نمونه بارز بی تفاوتی نهاد نظارتی


با این حال، در ادامه به نظر می آید ساترا به همان وضعیت تنظیم گری حداقلی و محافظه کارانه دوران مدیریت مقیسه بازگشته است. هر چند اخبار غیررسمی حکایت از آن داشت که قسمتی از کارکنان این نهاد، که همچون حامیان دو پلت فرم بزرگ فیلیمو و فیلم نت محسوب می شدند، از موقعیت های خود کنار گذاشته شدند، اما عملکرد واقعی ساترا نشان داد که این تغییرات ساختاری نتوانسته بود اثر ماندگار داشته باشد. عدم اعمال دقیق ملاحظات قانونی در انتشار مجموعه کارناوال توسط فیلم نت و همین طور هنجارشکنی های گوناگون پلت فرم فیلیمو در مجموعه شفرونی گواهی بر برگشت ساترا به رویکرد منفعل و حداقلی پیشین است.

بی تفاوتی نهاد تنظیم گر؛ نابرابری در شبکه نمایش خانگی


بی تردید، دراین میان نماوا تنها پلتفرمی بود که از حمایت ویژه یا پشتوانهٔ نهادهای قدرتمند برخوردار نبود و به شکلی «گوشت دم توپ» شد تا سایر پلت فرم ها حساب کار دستشان بیاید. محدودسازی این پلت فرم می توانست بعنوان یک پیام تنظیم گرانه قوی عمل کند، اما تجربه نشان داد که اثر بازدارندهٔ آن کوتاه مدت بود و سایر پلت فرم ها بدون اعمال تغییرات اساسی به روند پیشین خود ادامه دادند.
این روند برگشت به رویکرد گذشته، علاوه بر تضعیف جایگاه اقتدار تنظیم گری ساترا، باعث افزایش پرسش ها درباره ی شفافیت تصمیم گیری، استقلال نهاد و کارایی نظارت بر محتوای دیجیتال شده است. به بیانی دیگر، پیام کوتاه مدت مدیر جدید در مواجهه با نماوا نتوانست چارچوبی پایدار ایجاد نماید و این واقعیت، نگاه منتقدان به ساترا را که از پیش نگران کم اثر شدن نظارت بودند، تأیید می کند.
بررسی عملکرد چندساله ساترا نشان داده است که این نهاد بین دو رویکرد اقتدار فعالانه و تنظیم گری حداقلی در نوسان بوده است:

دوران محافظه کارانه و منفعل

(مدیریت مقیسه): محدودیت های نظارتی کم، بازتاب انتقادات عمومی محدود و برخورد واکنشی با تخلفات پلت فرم ها.
مدیریت مقتدر اولیه (مدیریت جدید در اردیبهشت ۱۴۰۴): اقدام قاطع درباره ی نماوا و پیام شفاف به پلت فرم ها درباره ی رعایت ضوابط و مقررات قانونی.

بازگشت به حالت حداقلی و محافظه کارانه

: عدم برخورد مشابه با سایر پلت فرم ها و استمرار هنجارشکنی ها، نشان دهنده ضعف در تثبیت سیاستهای تنظیم گرانه و نداشتن چارچوب مستحکم برای اعمال قوانین.
پیامدهای این رفتار دوگانه خیلی مهم است: از یک سو، اعتبار ساترا در بین نهادهای قانون گذار و افکار عمومی تحت تاثیر قرار می گیرد و از طرفی، فضای نظارت بر تولید و انتشار محتوا بگونه ای شکل می گیرد که پلت فرم های قدرتمند بازهم می توانند قواعد را به شکل گزینشی رعایت نمایند و در عمل، برتری نسبی خودرا حفظ کنند.
به طور کلی، تجربه نشان داده است که اقتدار تنظیم گرانه ساترا بدون چارچوب شفاف، مستقل و پایدار نمی تواند طولانی مدت باقی بماند و اثرگذاری آن به اقدامات منفرد و کوتاه مدت محدود می شود. این تحلیل، ضرورت اصلاح ساختاری، شفافیت در پروسه تصمیم گیری و هماهنگی با نهادهای نظارتی و قضایی را برجسته می کند تا پلت فرم های دیجیتال در قالب قوانین عمل کنند و جایگاه ساترا بعنوان نهاد تنظیم گر مقتدر تثبیت شود.

غیرمتصل ها مثل پیرپسر بازنده، متصل ها برنده


یکی دیگر از اشتباهات برجسته ساترا نشان داده است که در روند نظارت و اعمال قوانین، مظلومان و افرادی که ارتباطات سیاسی یا رسانه ای ندارند قربانی می شوند. بعنوان مثال، فیلم «پسرپسر» اثری است که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز رسمی تولید و اکران در سینماها دریافت کرده بود و به صورت قانونی در سالن های سینمای کشور به نمایش درآمد. در عین حال، توزیع آنلاین این اثر توسط ساترا متوقف گردید.
این مسئله روشن می کند که عدم ارتباط یا نفوذ در شبکه های پلتفرمی و نهادهای تصمیم گیر می تواند سبب محدود شدن اثر حتی با وجود مجوز قانونی شود. صاحبان آثار مستقل و غیرمتصل در عمل از امکان بهره برداری کامل از حقوق خود در حوزهٔ دیجیتال محروم می شوند، در صورتیکه آثار مشابه با پشتوانه و ارتباطات مناسب، بدون مانع توزیع می شوند.
در مقابل، پلت فرم هایی مانند فیلم نت و فیلیمو با مجموعه هایی همچون شفرونی و کارناوال، در عمل بدون هیچ نظارت دقیق و محدودیتی، آثار خودرا در شبکهٔ نمایش خانگی منتشر نمودند. در دوران مدیریت قبلی ساترا، این دو پلت فرم هیچ مرز یا خط قرمزی برای خود قائل نبودند و هر محصولی را، حتی بدون رعایت ملاحظات قانونی و محتوایی، روانه بازار می کردند. این تفاوت آشکار در برخورد نهاد تنظیم گر با آثار مستقل و آثار متعلق به پلت فرم های قدرتمند، باعث ایجاد حس تبعیض و نابرابری در بازار محتوا شده و اعتبار ساترا بعنوان نهاد تنظیم گر را زیر سؤال برده است.
به بیان دیگر، تجربه سالیان اخیر نشان داده است که رویکرد انتخابی و برخورد غیرمتعادل ساترا نه فقط عدالت در نظارت بر محتوای دیجیتال را تضعیف کرده، بلکه سبب شده است آثار مستقل و دارای مجوز رسمی، که توان و منابع کافی برای فشار یا نفوذ ندارند، از دسترسی به مخاطب آنلاین محروم شوند، در صورتیکه پلت فرم های قدرتمند بازهم بدون مانع قانونی فعالیت می نمایند. این مسئله ضرورت بازبینی در قالب های قانونی، شفافیت پروسه اعطای مجوز و اعمال نظارت یکسان بر تمام تولیدکنندگان محتوا را برجسته می سازد.

«گنگ» علی ضیا بدون مجوز؛ فیلیمو قوانین را نادیده گرفت


با این حال، روز گذشته بامداد اتفاقی بی سابقه در شبکه نمایش خانگی رخ داد. برنامهٔ «گنگ» علی ضیا، با تمرکز بر حضور خواننده های رپ، بدون مجوز تولید و نمایش در شبکه توزیع شد. این رخداد بار دیگر احتمال را تقویت می کند که ساترا، حتی بعد از کارشناسان و مدیران سمپات، بازهم پتانسیل مواجه با این پلتفرم را در زمینه نادیده انگاری قوانین بالادستی ندارد.

ساترا عاجز از اعمال نظارت؛ پلت فرم های قدرتمند جولان می دهند


این رویداد یک نمونه شاخص از ضعف اقتدار نظارتی ساترا است، جایی که برخورد نهاد تنظیم گر با پلت فرم های قدرتمند، بر خلاف مواجهه با آثار مستقل و کوچک، متفاوت می باشد. در عمل، فیلیمو توانسته است با استفاده از ساختار و منابع خود، فضای نظارتی نهاد را دور بزند و بدون مجوز رسمی، محتوای خودرا منتشر کند. این وضعیت نه فقط اعتبار و مشروعیت ساترا را به چالش می کشد، بلکه پیام آشکاری به سایر پلت فرم ها می دهد که امکان دور زدن مقررات و نظارت وجود دارد.
به عبارت دیگر، اتفاق اخیر نشان داده است که حتی بعد از تغییرات مدیریتی و کوشش های اولیه برای اعمال نظارت قاطع، پلت فرم های پرقدرت بازهم می توانند از خلأهای نظارتی بهره برداری کنند و رویه های خودسرانه در تولید و توزیع محتوا را ادامه دهند. این مسئله ضرورت بازبینی ساختاری، افزایش شفافیت پروسه اعطای مجوز و ایجاد ساز و کار های مؤثر برای اعمال قوانین یکسان بر تمام پلت فرم ها را بار دیگر برجسته می کند.

وزارت ارشاد امتناع می کند، فیلیمو مسیر خودرا ادامه می دهد


یکی از چالش های نادره رضایی معاونت سابق هنری وزارت ارشاد که زمینه تغییر او را در پشت صحنه تسهیل کرد، خیز او برای اعطای مجوز برای خوانندگان رپ فارسی بود. در صورتیکه واحد موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد از اعطای مجوز برای فعالیت خوانندگان امتناع می کند، اما برنامه «گنگ» با تمرکز بر هنجارشکن ترین خوانندگان رپ همچون شایع، علیرضا جی جی، خلوت، مسلک، پوری، دورچی، مهیار، چرسی، یانگ صادن، شایان یو، پاپا بویز، آشنا و...، در موسیقی خود انواع و اقسام کلامات رکیک را به کار می برند، امکان فعالیت خودرا به برنامه ای تحت عنوان «گنگ» می برند تا برندینگ آنان توسط پلتفرم فیلیمو تقویت شود.

اگر «گنگ» متوقف نشود، هرج ومرج فرهنگی در راه است


اگر برنامه «گنگ» متوقف نشود، باید منتظر یک هرج و مرج فرهنگی کلان در شبکه نمایش خانگی بود. قوه قضائیه مشابه همان اقدامی را در قبال نماوا به علت تخطی 62 ثانیه ای انجام داد را در قبال فیلیمو انجام تکرار کند. این نکته را مقامات عالی قضایی در نظر داشته باشند، کارنامه نادیده انگاری ساترا از طرف «فیلیمو» قطورتر است. ضمن این که برنامه «گنگ» پروانه تولید و توزیع دریافت نکرده است.
اگر برنامه گنگ توسط قوه قضائیه متوقف نشود هیچ پشمی به کلاه ساترا باقی نمی ماند و فیلیمو و سایر پلتفرم ها می توانند با نادیده انگاری نهاد تنظیم گر محصولات خودرا منتشر کنند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برگزاری کنسرت هایی که فاقد صندلی هستند، اجازه حضور مختلط زنان و مردان را نمی دهد. در عین حال، یکی از مباحثی که مسئولان قضایی باید به آن توجه ویژه داشته باشند، استمرار برگزاری برنامه های مختلط با تمرکز بر اجرای موسیقی در کافه ها و اماکن مشابه است. در خیلی از این اجراها، علاوه بر موسیقی، رفتارهایی مشاهده می شود که با هنجارهای عمومی و فرهنگی جامعه ناسازگار است؛ همچون استفاده از ادبیات زننده، سرو مشروبات الکلی و حضور همزمان و بدون رعایت چارچوب دختران و پسران در محیطی یک پارچه و بدون تفکیک.
اگر اینطور برنامه ها متوقف نشوند، تمامی اقدامات قضایی اخیر در زمینه رویارویی با هنجارشکنی با چالش جدی مواجه خواهد شد، چونکه مشخص است که هدف برخی برگزارکنندگان، همچون پلت فرم هایی مانند فیلیمو، رسمی کردن و نهادینه کردن برگزاری کنسرتهای مختلط است. نکته قابل توجه این است که فیلیمو در این مورد هزینه های قضایی را متقبل می شود و گویی آماده رویارویی مستقیم با نهادهای نظارتی است؛ چون که از منظر مالی، این مواجهه برای آنها دغدغه ای ایجاد نمی کند و می توانند با اطمینان بیشتری به ادامه برنامه ها بپردازند.
بنابراین، لازم است که نهادهای قضایی و فرهنگی ضمن رصد دقیق این برنامه ها، اقدامات پیشگیرانه و بازدارنده ای را درنظر بگیرند تا از گسترش رفتارهای ناهنجار در فضاهای عمومی و فرهنگی جلوگیری شود و چارچوب های قانونی و فرهنگی جامعه رعایت گردد.
خلاصه اینکه مقیسه طی دوره ی مسئولیت خود بیشتر به حفظ وضع موجود گرایش داشت؛ نگاهی که با وجود جلوگیری از برخی تنش ها، در نهایت آن نهاد را در مقابل موج تخلفات ادعایی و گسترش محتوای فاقد مجوز، در موضعی تدافعی قرار داد.
ورود چهره ای جدید، با تجربه و نگاه قاطع تر، از جانب صدا و سیما حامل این پیام بود که این سازمان می خواهد نقش ساترا را از یک ناظر واکنشی ـ که فقط پس از وقوع تخلف وارد عمل می شود ـ به یک تنظیم گر فعال تبدیل کند؛ تنظیم گری که نه فقط قواعد را تبیین و اعمال نماید، بلکه بتواند در مقابل قدرت فزاینده ی پلتفرم ها، جایگاه حقوقی و حاکمیتی صدا و سیما را تثبیت کند.
به این ترتیب، تغییر مدیریت ساترا فقط یک جابه جایی اداری نبود، بلکه بازتابی از تحولی عمیق تر در نگاه صدا و سیما به ساختار قدرت در فضای رسانه ای ایران بود: انتقال از دوران محافظه کاری به دوره ی تعریف مجدد اقتدار؛ دوره ای که در آن انتظار می رود نظارت بر محتوا، کنترل بر فرآیند اعطای مجوزها و مواجهه با تخلفات رسانه ای با شدت و انسجام بیشتری دنبال شود.
مدیریت جدید ساترا در نخستین اقدام خود کوشید پیام روشنی درباره ی ی ی رویکرد تازه این نهاد ارسال کند؛ نگاهی که بر اقتدار نظارتی، شفافیت مقررات و اعمال بدون ملاحظه ی مصوبات تأکید دارد. به بیانی دیگر، پیام کوتاه مدت مدیر جدید در رویارویی با نماوا نتوانست چارچوبی پایدار ایجاد نماید و این واقعیت، نگاه منتقدان به ساترا را که از پیش نگران کم اثر شدن نظارت بودند، تأیید می کند.
بررسی عملکرد چندساله ساترا نشان داده است که این نهاد بین دو رویکرد اقتدار فعالانه و تنظیم گری حداقلی در نوسان بوده است:
(مدیریت مقیسه): محدودیت های نظارتی کم، بازتاب انتقادات عمومی محدود و برخورد واکنشی با تخلفات پلتفرم ها.
مدیریت مقتدر اولیه (مدیریت جدید در اردیبهشت ۱۴۰۴): اقدام قاطع درباره ی ی نماوا و پیام شفاف به پلتفرم ها درباره ی ی رعایت ضوابط و مقررات قانونی.
: عدم برخورد مشابه با سایر پلتفرم ها و استمرار هنجارشکنی ها، نشان دهنده ضعف در تثبیت سیاست های تنظیم گرانه و نداشتن چارچوب مستحکم برای اعمال قوانین.
پیامدهای این رفتار دوگانه خیلی مهم است: از یک سو، اعتبار ساترا در میان نهادهای قانون گذار و افکار عمومی تحت الشعاع قرار می گیرد و از طرفی، فضای نظارت بر تولید و انتشار محتوا بگونه ای شکل می گیرد که پلتفرم های قدرتمند بازهم می توانند قواعد را به صورت گزینشی رعایت نمایند و در عمل، برتری نسبی خودرا حفظ کنند.
به طور کلی، تجربه نشان داده است که اقتدار تنظیم گرانه ساترا بدون چارچوب شفاف، مستقل و پایدار نمی تواند طولانی مدت باقی بماند و اثرگذاری آن به اقدامات منفرد و کوتاه مدت محدود می شود. قوه قضائیه مشابه همان اقدامی را در قبال نماوا به دلیل تخطی 62 ثانیه ای انجام داد را در قبال فیلیمو انجام تکرار کند.

منبع:

1404/09/22
09:52:16
5.0 / 5
13
تگهای خبر: ارز , امنیت , تولید , حافظه
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
عقیده بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم ابراز عقیده کنید
= ۵ بعلاوه ۲
ساماس - یوگا