رازهای پشت جذابیت بلاگرها آن چه دنبال کنندگان نمی بینند

رازهای پشت جذابیت بلاگرها آن چه دنبال کنندگان نمی بینند

به گزارش ساماس، وقتی صفحه های بلاگری را مرور می نماییم، با تصویری جذاب، رنگارنگ و به ظاهر بی نقص از زندگی مواجه می شویم؛ خانه های زیبا، سفرهای لوکس و لبخندهای همیشگی. اما آیا واقعا زندگی بلاگرها این قدر ایده آل است.


هر «لایک»، هر «فالوور» و هر «کامنت» نشان دهنده میل مخاطب به زندگی ای است که گویی کامل و بدون نقص است. ما در مقابل تصویری ایستاده ایم که نه فقط چشم ها را می نوازد، بلکه ناخودآگاه ذهن و احساس ما را هم درگیر می کند. اما پشت این صحنه پرزرق و برق، چه چیزی پنهان است؟ چه فشارهایی بلاگرها را احاطه کرده و چه صدمه هایی ممکنست بر روان مخاطب وارد شود؟
برای پاسخ به این پرسش ها و بررسی دقیق تر حقیقت پشت پرده بلاگری، با سینا قربانی، تحلیلگر و کارشناس مسایل رسانه به گفتگو نشستیم تا از ابعاد روانی، اجتماعی و رسانه ای این پدیده پرده برداریم.

جذابیت سبک زندگی بلاگرها: نیازهای روانی و اجتماعی مخاطب

سینا قربانی، تحلیلگر و کارشناس مسایل رسانه، در توضیح جذابیت سبک زندگی بلاگرها برای مردم می گوید: «این سبک زندگی برای مخاطبان جذاب است چونکه تلفیقی از نمایش فردیت، دسترس پذیری و روایت روزمره را ارائه می کند که با نیازهای روانی و اجتماعی مخاطبان هم پوشانی دارد.»
او تأکید می کند: «در سطح روانی، مخاطب در برخورد با بلاگرها نوعی «آینه سازی» تجربه می کند؛ یعنی خودرا در زندگی فرد دیگری می بیند و از راه این همذات پنداری، احساس تعلق و هویت می سازد، چونکه بلاگرها به طور معمول زندگی را با زبانی ساده، تصویری جذاب و لحنی صمیمی روایت می کنند. این سبک روایت به نیاز انسان برای مشاهده الگوهای ملموس و قابل تقلید پاسخ می دهد.»
این کارشناس رسانه ادامه می دهد: «در سطح اجتماعی نیز، بلاگرها بعنوان «میانجی فرهنگی» عمل می کنند؛ آنها سبک مصرف، مد، سفر یا حتی روابط اجتماعی را بشکلی قابل دسترس بازنمایی می کنند و به مخاطب حس مشارکت در یک جامعه گسترده تر می دهند.»
قربانی تاکید می کند: «جذابیت این سبک زندگی در واقع از ترکیب نیاز به دیده شدن، نیاز به تعلق اجتماعی و میل به تجربه زیست متفاوت تغذیه می شود؛ نیازهایی که در عصر رسانه های اجتماعی به شدت تقویت شده اند و بلاگرها توانسته اند آنها را به زبان روزمره و قابل لمس ترجمه کنند.»

شخصیت بلاگر؛ محور اصلی توجه مخاطب

این تحلیلگر و کارشناس مسایل رسانه توضیح می دهد که مخاطبان بیشتر جذب شخصیت بلاگر می شوند تا خود محتوای او و این «شخص محوری» پیامدهایی جدی دارد: «در فضای بلاگری، مخاطبان اغلب بالاتر از آن که صرفا به محتوای تولیدشده توجه نمایند، به خود بلاگر و شخصیت او جذب می شوند، که این «شخص محوری» ناشی از سازوکارهای رسانه های اجتماعی است که الگوریتم ها را بر پایه تعاملات فردی و هویت محور طراحی نموده اند.»
او تأکید می کند: «در نتیجه، بلاگر نه فقط تولیدکننده محتوا، بلکه خودِ محتوا می شود؛ زندگی شخصی، سبک بیان و حتی واکنش های روزمره او به موضوعات، ارزش رسانه ای پیدا می کند.»
این کارشناس رسانه ادامه می دهد: «پیامد این روند آنست که مرز میان «اطلاع رسانی» و «خودنمایی» کمرنگ می شود و مخاطب بجای مصرف دانش یا تجربه، درگیر رابطه ای شبه اجتماعی با بلاگر می گردد. ازاین رو این امر می تواند به ایجاد نوعی وابستگی روانی و فرهنگی منجر شود؛ جایی که اعتبار پیام بالاتر از آن که به کیفیت محتوا وابسته باشد، به محبوبیت و شخصیت بلاگر گره می خورد.»
قربانی اضافه می کند: «در سطح کلان نیز، چنین شخص محوری خطر تقلیل رسانه به نمایش فردی را دارد و می تواند جریان عمومی را از نقد و تحلیل عمیق به سوی مصرف چهره ها و داستانهای شخصی سوق دهد.»
وقتی حریم خصوصی قربانی تولید محتوا می شود
قربانی درباره ی تاثیر «زندگی بی وقفه جلوی دوربین» بر کیفیت روابط خانوادگی و صمیمیت حقیقی می گوید: «این سبک زندگی بطور بنیادین کیفیت روابط خانوادگی و صمیمیت حقیقی بلاگرها را تحت تاثیر قرار می دهد، چونکه مرز میان فضای خصوصی و عمومی را از بین می برد و وقتی هر لحظه از زندگی به محتوای قابل انتشار تبدیل می شود، خانواده و نزدیکان بلاگر ناخواسته در معرض نگاه عمومی قرار می گیرند و این امر می تواند فشار روانی و اجتماعی ایجاد نماید.»
او تأکید می کند: «در چنین شرایطی، روابط خانوادگی بجای آن که بر پایه اعتماد و صمیمیت طبیعی شکل بگیرد، در معرض «نمایش» قرار می گیرد؛ یعنی تعاملات روزمره به بخشی از برند شخصی بلاگر تبدیل می شود، که این نمایش محوری سبب می شود صمیمیت حقیقی جای خودرا به صمیمیتی صحنه پردازی شده بدهد و اعضای خانواده گاه احساس کنند که نقش شان بیشتر «کاراکتر» در یک روایت رسانه ای است تا شریک در یک رابطه انسانی.»
این کارشناس رسانه ادامه می دهد: «در بلندمدت، این وضعیت می تواند به فرسایش اعتماد، کاهش کیفیت ارتباطات عاطفی و حتی ایجاد فاصله های پنهان میان بلاگر و نزدیکانش منجر شود؛ چونکه نیاز به «تولید محتوا» بر نیاز به «زیست طبیعی» غلبه می کند.»
خطر مقایسه با زندگی ایده آل بلاگرها
قربانی می گوید وقتی مخاطبان زندگی معمولی خودرا با تصویر پرزرق وبرق بلاگرها مقایسه می کنند، در معرض مجموعه ای از صدمه های روانی و اجتماعی قرار می گیرند: «نخستین آسیب، ایجاد «احساس ناکافی بودن» است؛ چونکه بلاگرها به طور معمول زندگی را با فیلترهای زیبایی، انتخاب های گزینشی و داستانهای مثبت نمایش می دهند، در حالیکه حقیقت روزمره مخاطب پر از چالش ها و ناکامی های طبیعی است؛ ازاین رو این تضاد می تواند به کاهش عزت نفس و افزایش اضطراب اجتماعی منجر شود.»
او تأکید می کند: «دومین آسیب، «مصرف گرایی القایی» است؛ مخاطب با دیدن سبک زندگی بلاگرها احساس می کند برای رسیدن به همان سطح رضایت باید کالاها، سفرها یا تجربه های مشابه را خریداری کند، که این امر فشار اقتصادی و روانی به وجود می آورد.»
این کارشناس رسانه ادامه می دهد: «سومین آسیب، «تحریف واقعیت» است؛ یعنی مخاطب بتدریج باور می کند زندگی باید همواره پر از لحظات خاص و جذاب باشد و این نگاه غیرواقعی می تواند روابط خانوادگی و اجتماعی او را تحت فشار قرار دهد.»
قربانی تاکید می کند: «در نهایت، این مقایسه ها خطر ایجاد چرخه ای از نارضایتی مزمن را دارند؛ چرخه ای که در آن فرد همواره خودرا در مقابل یک تصویر ایده آل می سنجد و از زیست طبیعی و ارزش های حقیقی زندگی فاصله می گیرد.»
قدرت اثرگذاری یک بلاگر برابر با رسانه است
به گفته قربانی، مسئولیت بلاگر در برابر اثرات روانی و فکری محتوای خود تا جایی امتداد دارد که او آگاهانه درحال شکل گیری به ذهنیت و رفتار مخاطبان است. او توضیح می دهد: «بلاگرها به سبب جایگاهشان در فضای عمومی، عملا نقش «رسانه فردی» را ایفا می کنند و همانند رسانه های سنتی، باید نسبت به نتایج اجتماعی و روانی محتوای خود حساس باشند. وقتی یک بلاگر سبک زندگی، ارزش ها یا حتی سفارش های شخصی را به میلیونها نفر منتقل می کند، این انتقال صرفا یک انتخاب فردی نیست بلکه یک کنش اجتماعی با تبعات گسترده است.»
او تأکید می کند: «از این منظر، مسئولیت بلاگرها شامل پرهیز از القای معیارهای غیرواقعی، ممانعت از ترویج مصرف گرایی افراطی و توجه به سلامت روانی جامعه می شود.»
این تحلیلگر رسانه در جواب لزوم تعریف چارچوب اخلاقی و حرفه ای برای بلاگرها می گوید: «چنین ضرورتی کاملا جدی است. همانطور که روزنامه نگاران و رسانه ها موظف به رعایت اصول حرفه ای هستند، بلاگرها هم باید در چارچوبی عمل کنند که شفافیت، صداقت، احترام به حریم خصوصی و مسئولیت اجتماعی و هنجارهای حاکم را ضمانت کند.»
او ادامه می دهد: «چنین چارچوبی نه فقط از مخاطبان در مقابل صدمه های روانی و فرهنگی محافظت می کند، بلکه به خود بلاگرها هم اعتبار و پایداری طولانی مدت می بخشد. در غیر این صورت، فضای بلاگری به سوی بی ضابطگی و نمایش محوری افراطی حرکت خواهدنمود که نتایج آن برای جامعه و فرد، فرساینده و صدمه زا خواهد بود.»
صفحات بلاگری را هوشمندانه دنبال نماییم، نه هیجانی
قربانی در توضیح این که مخاطبان چطور می توانند صفحه های بلاگری را هوشمندانه انتخاب کنند، می گوید: «وقتی مخاطبان بخواهند هوشمندانه تر صفحه های بلاگری را انتخاب کنند، باید به نشانه هایی توجه نمایند که فراتر از جذابیت ظاهری و تعداد دنبال کننده هاست.»
او تأکید می کند: «نخست، شفافیت و صداقت در روایت اهمیت دارد؛ بلاگری که تجربه های حقیقی را بدون اغراق یا فیلترهای غیرواقعی بازنمایی می کند، اعتماد بیشتری به وجود می آورد.»
این تحلیلگر رسانه ادامه می دهد: «دوم، کیفیت محتوای تولیدی باید معیار باشد؛ یعنی محتوایی که علاوه بر سرگرمی، ارزش افزوده ای مثل آموزش، الهام یا تحلیل عرضه نماید. سوم، پایداری و انسجام هویتی نشانه مهمی است؛ بلاگری که با گذشت زمان سبک و ارزش های مشخصی را حفظ می نماید، نشان میدهد صرفا به دنبال جلب توجه لحظه ای نیست.»
او بیان می کند: «چهارم، تعامل سالم با مخاطب باید دیده شود؛ پاسخ گویی محترمانه، پرهیز از تحریک منفی و توجه به بازخوردها، نشانه مسئولیت پذیری است. و بالاخره، مخاطب باید به مرزبندی میان زندگی شخصی و محتوای عمومی توجه کند؛ بلاگری که حریم خصوصی خود و اطرافیانش را رعایت می کند، احتمالا اثرات روانی و اجتماعی سالم تری بر دنبال کنندگان خواهد داشت.»
آنچه دیده نمی شود؛ سایه های پنهان پشت زندگی بلاگرها
این تحلیلگر و کارشناس مسایل رسانه، در تعریف «واقعیت پشت پرده بلاگری» می گوید: «زندگی بلاگرها پشت دوربین اغلب با فشار روانی، مدیریت صحنه و سانسور لحظات عادی یا دشوار همراه است، تا تصویری ایده آل و قابل مصرف برای مخاطب ساخته شود.»
او تأکید می کند: «از منظر تحلیلی، بلاگری یک فرایند رسانه ای است که در آن زندگی روزمره به محصول تبدیل می شود؛ اما این محصول تنها بخش انتخاب شده و زیباشده ای از حقیقت است و پشت پرده، بلاگرها با چالش هایی چون فرسودگی ناشی از تولید مداوم محتوا، فشار برای حفظ جذابیت و مدیریت روابط خانوادگی یا شخصی در شرایطی که دائماً در معرض نگاه عمومی هستند، مواجه اند. این سانسور لحظات عادی یا منفی سبب می شود مخاطب تصویری ناقص و غیرواقعی از زندگی آنان دریافت کند، در حالیکه حقیقت پر از اضطراب، ناکامی و تلاشهای پنهان است.»
این تحلیلگر رسانه ادامه می دهد: «از زاویه اجتماعی، این پشت پرده نشان دهنده تضاد میان «زندگی واقعی» و «زندگی نمایشی» است و بلاگرها برای حفظ برند شخصی خود مجبورند مرزهای خصوصی را کنترل کنند و تنها آن قسمتهایی را نمایش دهند که با انتظارات مخاطب و الگوریتم های رسانه های اجتماعی هم خوانی دارد. بنابراین، آن چه دیده می شود بیشتر یک روایت بازاریابی شده است تا تجربه انسانی کامل و این فاصله میان حقیقت و نمایش، هم برای بلاگرها صدمه زا است، چونکه هویتشان به یک تصویر مصنوعی تقلیل می یابد و هم برای مخاطبان، که در معرض مقایسه با یک زندگی غیرواقعی قرار می گیرند.»
منبع: ایرنا
به طور خلاصه، اما پشت این صحنه پرزرق و برق، چه چیزی پنهان است؟
شخصیت بلاگر؛ محور اصلی توجه مخاطب
این تحلیلگر و کارشناس مسائل رسانه توضیح می دهد که مخاطبان بیشتر جذب شخصیت بلاگر می شوند تا خود محتوای او و این شخص محوری پیامدهایی جدی دارد: در فضای بلاگری، مخاطبان اغلب بالاتر از آنکه صرفاً به محتوای تولیدشده توجه کنند، به خود بلاگر و شخصیت او جذب می شوند، که این شخص محوری ناشی از سازوکارهای شبکه های اجتماعی است که الگوریتم ها را بر پایه تعاملات فردی و هویت محور طراحی نموده اند.
صفحات بلاگری را هوشمندانه دنبال نماییم، نه هیجانی
قربانی در توضیح اینکه مخاطبان چگونه می توانند صفحه های بلاگری را هوشمندانه انتخاب کنند، می گوید: وقتی مخاطبان بخواهند هوشمندانه تر صفحه های بلاگری را انتخاب کنند، باید به نشانه هایی توجه کنند که فراتر از جذابیت ظاهری و تعداد دنبال کننده هاست.


منبع:

1404/09/28
17:19:19
5.0 / 5
6
تگهای خبر: آموزش , ارز , تولید , خانواده
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
عقیده بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم ابراز عقیده کنید
= ۷ بعلاوه ۱
ساماس - یوگا